فیزیوتراپی در منزل

جهت ارائه خدمات پزشکی و پرستاری با همکاری پرسنل مجرب و مورد اعتماد

فیزیوتراپی در منزل

جهت ارائه خدمات پزشکی و پرستاری با همکاری پرسنل مجرب و مورد اعتماد

شناخت درمانی

شناخت درمانی

ﺷﻨﺎﺧﺖ درمانی  در ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﻋﻤﻞ ﯾﺎ ﻓﺮاﯾﻨﺪ داﻧﺴﺘﻦ اﺳﺖ.

روﯾﮑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ، ﺑﺮ ﻧﺤﻮهای ﮐﻪ اﻓﺮاد از ﻣﺤﯿﻂ و ﺧﻮدﺷﺎن آﮔﺎه ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ،

ﻧﺤﻮهای ﮐﻪ درک ﻧﻤﻮده و ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﯾﺎد ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ و ﻣﺴﺎﯾﻞ را ﺣﻞ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻤﺮﮐﺰ دارد.

اﯾﻦ واﻗﻌﺎ ﯾﮏ روﯾﮑﺮد روانﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺑﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ اﺳﺖ؛

زﯾﺮا ﻣﻨﺤﺼﺮا روی ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ذﻫﻨﯽ ﻫﺸﯿﺎر ﺗﻤﺮﮐﺰ دارد.

اﯾﻦ ﺗﻤﺮﮐﺰ روی ذﻫﻦ، ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ را ﮐﻪ ﺳﺎﯾﺮ ﻧﻈﺮﯾﻪﭘﺮدازان ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﭘﺮداﺧﺘﻪاﻧﺪ، ﻧﺎدﯾﺪه ﻧﻤﯽﮔﯿﺮد.

ﺑﺮای ﻣﺜﺎل، در روﯾﮑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﻧﯿﺎزﻫﺎ، ﺳﺎﯾﻖﻫﺎ ﯾﺎ ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت را ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﯾﯽ از ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻣﯽداﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﮐﻨﺘﺮل

ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻗﺮار دارﻧﺪ ﺷﻨﺎﺧﺖ درﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ روش درﻣﺎﻧﯽ دارای ﺳﺎﺧﺘﺎر،

ﮐﻮﺗﺎه ﻣﺪت و ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻠﺎت ﺟﺎری و ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺗﻔﮑﺮ و رﻓﺘﺎر ﻧﺎ ﮐﺎرآﻣﺪ در داﻧﺸﮕﺎه ﭘﻨﺴﯿﻠﻮاﻧﯿﺎ در اواﯾﻞ دﻫﻪ 1960 ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺖ.

ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﻠﺎﺻﻪ ﻣﺪل ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺗﻔﮑﺮ ﺗﺤﺮﯾﻒ ﺷﺪه ﯾﺎ ﻧﺎ ﮐﺎرآﻣﺪ ﮐﻪ روی ﺧﻠﻖ و رﻓﺘﺎر ﺑﯿﻤﺎر ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺬارد،

وﺟﻪ ﻣﺸﺘﺮک ﺗﻤﺎﻣﯽ آﺷﻔﺘﮕﯽ ﻫﺎی روان ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ اﺳﺖ.

ارزﺷﯿﺎﺑﯽ واﻗﻊ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ و ﺗﻐﯿﯿﺮ واﻗﻊ ﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ ﺗﻔﮑﺮ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﺧﻠﻖ و رﻓﺘﺎر ﻣﯽ ﺷﻮد.

ﺑﻬﺒﻮد ﭘﺎﯾﺪار ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺑﺎورﻫﺎی ﻧﺎ ﮐﺎرآﻣﺪ زﯾﺮﺑﻨﺎﯾﯽ ﺑﯿﻤﺎر ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد.

ﺷﻨﺎﺧﺖ درمانی

 روﯾﮑﺮد زﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺧﺘﯽ

روانﺷﻨﺎﺳﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻋﻠﻢ، روﯾﮑﺮدی زﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺧﺘﯽ دارﻧﺪ،

ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﮐﻪ از ﻧﺎم اﯾﻦ روﯾﮑﺮد اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻣﯽﺷﻮد،

ﺑﺮای ﺗﻮﺻﯿﻒ و ﺗﺒﯿﯿﻦ رﻓﺘﺎر اﻧﺴﺎن از ﮐﻨﺶﻫﺎی زﯾﺴﺘﯽ ﺳﻮد ﻣﯽﺟﻮﯾﻨﺪ.

اﻧﺴﺎن دارای ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﯽ ﭘﯿﭽﯿﺪهای اﺳﺖ و ﺗﻤﺎم ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎ و رﻓﺘﺎرﻫﺎی رواﻧﯽ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﺧﺎص ﺑﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﯽ و ﻣﻐﺰ ارﺗﺒﺎط دارﻧﺪ.

ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ روﯾﮑﺮد، رﻓﺘﺎر ﻣﺎ ﺣﺘﯽ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﯾﺎ ﭼﯿﺰی را اﺣﺴﺎس ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﺑﺮاﺳﺎس ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻋﺼﺒﯽ زﯾﺴﺘﯽ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮد.

در ﮔﺬﺷﺘﻪ روانﺷﻨﺎﺳﺎن ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮏ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ﺣﯿﻄﻪ ارﺗﺒﺎط زﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎ روانﺷﻨﺎﺳﯽ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ

ﺑﻪﻃﻮر ﻋﻤﺪه ﺑﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی ﻣﻐﺰ و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﻮرﻣﻮﻧﯽ در ﭘﯿﺪاﯾﺶ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی رواﻧﯽ ﻣﯽﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ

وﻟﯽ اﻣﺮوزه آﻧﺎن ﺑﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮی ﮐﻪ دو ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻋﺼﺒﯽ و ﻫﻮرﻣﻮﻧﯽ در رﻓﺘﺎر و ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی رواﻧﯽ دارد،

ﻋﻠﺎﻗﻪﻣﻨﺪی ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ.

روﯾﮑﺮد رﻓﺘﺎری ﺷﻨﺎﺧﺖ درمانی

ﭘﺸﺘﻮاﻧﻪ روﯾﮑﺮد رﻓﺘﺎری، آزﻣﺎﯾﺶ و ﺗﺤﻘﯿﻖ در رﻓﺘﺎر ﺷﻨﺎﺧﺖ درمانی ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.

ﺿﻤﻦ اﯾﻦ ﮐﻪ ﭼﻮن و ﭼﺮای رﻓﺘﺎر در آن ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻧﺪارد ﺑﻠﮑﻪ ﻓﻘﻂ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ رﻓﺘﺎر ﺣﺎﯾﺰ اﻫﻤﯿﺖ اﺳﺖ.

روانﺷﻨﺎﺳﺎن رﻓﺘﺎرﮔﺮا ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺤﯿﻄﯽ در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی رﻓﺘﺎر ﺗﺎﮐﯿﺪ دارﻧﺪ و ﺑﺮ ﭘﺪﯾﺪهﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ در درون اﻧﺴﺎن اﺗﻔﺎق ﻣﯽاﻓﺘﺪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻧﮑﺮده

و ﻧﻘﺶ آنﻫﺎ را ﮐﻢاﻫﻤﯿﺖ ﺟﻠﻮه ﻣﯽدﻫﻨﺪ.

در اﯾﻦ روﯾﮑﺮد، روانﺷﻨﺎﺳﺎن رﻓﺘﺎرﮔﺮا ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ رﻓﺘﺎر ﻗﺎﺑﻞﻣﺸﺎﻫﺪه ﻓﺮد ﻣﯽﭘﺮدازﻧﺪ و ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ رﻓﺘﺎر ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﻣﺤﺮکﻫﺎی ﺑﯿﺮوﻧﯽ ﮐﻨﺘﺮل ﻣﯽﺷﻮد.

روﯾﮑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ روﯾﮑﺮد رﻓﺘﺎری،

ﺑﺮ ﻣﺤﺮﮐﺎت ﺑﯿﺮوﻧﯽ رﻓﺘﺎر ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ، روﯾﮑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﮐﻪ در درون اﻧﺴﺎن اﺗﻔﺎق ﻣﯽاﻓﺘﺪ ﺗﺎﮐﯿﺪ دارد.

ﻣﺤﯿﻂ دروﻧﯽ در واﻗﻊ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان واﺳﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﺤﺮک دروﻧﯽ و رﻓﺘﺎر ﻋﻤﻞ ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﯿﺴﺖ.

در اﯾﻦ ﻣﺤﯿﻂ ﭘﺪﯾﺪهﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ زﺑﺎن، ﯾﺎدﮔﯿﺮی، ﺣﺎﻓﻈﻪ، ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ، ادراک و ﺗﻔﮑﺮ اﺗﻔﺎق ﻣﯽاﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ آنﻫﺎ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد.

در روﯾﮑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ را زﯾﺮﺑﻨﺎی رﻓﺘﺎر در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ و رﻓﺘﺎر را ﺑﻪ ﮐﻤﮏ آن ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.

رﻓﺘﺎر ﻫﺮ ﻓﺮد در اﯾﻦ روﯾﮑﺮد ﺑﻪ ﺑﺮداﺷﺖ او از ﻣﺤﯿﻂ و ﺣﺘﯽ ﺧﻮد واﺑﺴﺘﻪ اﺳﺖ.

ذﻫﻦ در روﯾﮑﺮد ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ راﯾﺎﻧﻪ دارد ﮐﻪ اﻃﻠﺎﻋﺎت را ﮔﺮﻓﺘﻪ، آنﻫﺎ را ﭘﺮدازش، ﮐﺪﮔﺬاری، ﺗﻔﺴﯿﺮ، ذﺧﯿﺮه و ﺑﺎزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ و از اﯾﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﻨﺸﺎ رﻓﺘﺎر ﻣﯽﺷﻮد.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.